به کدامین گناه...؟؟

امشب برای خرید رفته بودم بیرون. خیابون خیلی شلوغ بود...مغازه های رنگارنگ ...وشور و هیجان مردم

به ویترین یکی از همین مغازه های شیک زل زده بودم که ناگهان با صدای فریادهای  یه نفر  به خودم اومد....

یه آقایی داخل مغازش به سر کودک 7، 8سالش  فریاد می کشید واون رو به باد کتک گرفت  . وبه فرزندش می

گفت چرا باید از بخاری گاز بزنه بیرون؟؟؟ من واقعا بهت زده بودم..کودک خیلی ترسیده بود فقط نفس نفس میزد و

اشک می ریخت..وهمه فقط نگاه کردند...آخه به بچه چه ربطی داره که از بخاری گاز میزنه بیرون...اصلا چرا وقتی

یه اتفاقی میفته گردن بچه ها میندازند..؟؟؟واقعا امشب غمگینم

چند قدم اون طرف تر یه پدره به بچش می گفت کدومو می خوای برات بخرم عزیزم....؟؟!!!!

 

 

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
غریبه سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:20 ق.ظ http://myonlyseat.blogsky.com/

سلام
بعد از روزها این اولین کامنتیست که میگذارم ... قرعه کار به نام شما افتاد ...
آره ٬‌ تو این دنیا چیزهای عجیب زیادی یافت میشه ٬‌ گاهی باید چشمامون رو باز کنیم که یادمون نره و بیشتر اوقات باید چشمامون رو ببندیم که یادمون بره !... تعادلیست بس ناموزون ٬ حاکم بر این بازی روزگار ...
منم امشب غمگینم برای همین عذر میخوام اگه جملاتم کمی نامفهوم بوووود ...
یا حق

محمد چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:39 ق.ظ http://www.goalesorkh.blogfa.com

سلام ممنون که اومدین من وبم کمی مشکل داشت که البته الانم داره ر مورد پستتونم بگم خیلی خوبه که به همچین چیزایی توجه میکنید من فکر میکنم شما یه روح حساس و رماتنیک دارید به هر حال موفق باشید

سروناز چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:24 ب.ظ http://sarv-e-naz.blogsky.com

سلام خوبی خواهر سمیرا
خیلی زیبا بود و غم انگیز
شاد باشی

غریبه دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:46 ق.ظ http://myonlyseat.blogsky.com/

سلام خواهر خوبم
تنها نکته ای که بجز گفته های پیشم به نظرم رسید اینه که عزیزی می گفت : "تا بدیها و ناهنجاری ها نباشن ، قدر و ارزش خوبی مشخص نمیشه" ... البته این گفته مجوزی برای ظلم کردن نیست ، اما میتونه توجیه کوتاهی بر نتایج ظلم باشه .
هر چند که به این نگاه میگن یک نگاه فوق العاده مثبت بین (!) اما گاهی لازمه آدم این طوری نگاه کنه تا بتونه از داخل زشتی ها ، نتایج زیبایی رو به دست بیاره ... همه ما انسان ها نیاز به آموختن داریم ؛ نیاز داریم که دقیق و عمیق ببینیم ، درست و کامل برداشت کنیم و با مهارت و زیرکی ، برداشت هامون رو به عمل تبدیل کنیم .
فکر میکنم این کار از غم خوردن و حسرت کشیدن ، مفیدتر باشه !
یا حق

محمد سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:41 ب.ظ http://magnateboy.blogsky.com

سلام جالب بود.فقط اگه سعی کنی فکرتو شادتر کنی و به مسائل زیاد جزئی توجه زیادی نکنی بهتره.
سال نو رو به شما تبریک می گم
در پناه خداوند پیروز و سر بلند باشید

علی جمعه 10 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 08:41 ب.ظ http://zendagi.com

سلام سمیرا خوبی ؟ سالی نو مبارک ............... از وبلاگت خوشک اومد به ما هم سر بزن ............... علی

shahram دوشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 05:47 ب.ظ http://www.shahram1370.blogfa.com

eyvallah

کیارش چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:14 ب.ظ

سلام سمیراجون وبلاگت حرف نداره.
خیلی ازترکیب رنگت خوشم اومد.
دوستار همیشگی توکیارش.

سلام کیارش عزیز
ممنون از این که به بهشت اومدی و منو خوشحال کردی
امیدوارم دوستان خوبی برای هم باشیم
اگر وب داری لطفا آدرسشو برای من بفرست
ممنون میشم
در پناه خدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد